بچه کربلا

خبری نیست به جز درد فراق

خبری نیست به جز درد فراق

بچه کربلا

بهتر این بود که خودمو سرگرم کنم . حالا چی بهتر از سرگرم شدن به امام حسین علیه السلام .

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
نویسندگان


۵-بحرانى گفته: در بعضى اخبار این چنین آمده است: عربى بادیه‌نشین خدمت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آمده، عرض کرد: اى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نوزاد آهویى را صید کرده آن را جهت هدیه به فرزندان شما حسن و حسین خدمت شما آورده‌ام. پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آن را پذیرفت و براى او دعاى خیر نمود. در این هنگام حسن که نزد جدّ خود ایستاده بود خواهان بچّه آهو شد، پیامبر آن را به او بخشید، ساعتى نگذشته بود که حسین آمد و بچّه آهو را نزد برادرش که با آن بازى مى‌کرد دید. گفت: «برادر جان این نوزاد آهو را از کجا آورده‌اى» ١! حسن فرمود: جدم رسول خدا آن را به من داد. حسین شتابان خدمت جدّ خود آمده عرض کرد: «(پدر بزرگ!) به برادرم بچّه آهویى داده‌اى که با آن بازى مى‌کند و به من نداده‌اى» ٢؟ ! این سخن را (با همان لحن شیرین کودکانۀ خود) پیوسته تکرار مى‌کرد. پیامبر ساکت بود، امّا (گاهى) او را آرامش داده با سخنانى نوازش مى‌فرمود، تا آنجا که حسین خواست گریه کند در این گیرودار، نزد درب مسجد سر و صدائى بلند شد. نگاه کردیم دیدیم آهویى همراه نوزاد خود است و پشت سرش گرگى است که آن را به سوى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مى‌راند و با کنار بدن خود آن را رانده تا خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آورد. ماده آهو به سخن آمده با زبان فصیح عرض کرد: اى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله من دو نوزاد داشتم که یکى را صیاد شکار کرده خدمت شما آورد، و آن دیگرى که به او دلخوش بودم برایم ماند. داشتم آن را شیر مى‌دادم که هاتفى صدا زد. اى آهو نوزاد خود را به سوى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله ببر، بشتاب، و آن را به او برسان، زیرا حسین روبروى جدّ خود ایستاده و مى‌خواهد گریه کند، همه فرشتگان از عبادتگاههاى خود سر بر افراشته‌اند، اگر حسین بگرید همۀ فرشتگان مقرّب خدا مى‌گریند. و نیز شنیدم که مى‌گفت: اى آهو پیش از آنکه اشک حسین بر گونه‌هایش روان شود خود را برسان، اگر نبرى این گرگ را بر تو چیره خواهم ساخت تا تو و نوزادت را بخورد. اى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله اکنون من این نوزاد خود را خدمت شما آورده‌ام، راه دورى را طى کرده‌ام تا شتابان خدمت شما برسم، اکنون «خدا» و پروردگار را سپاس مى‌گویم که (توانستم) پیش از جارى شدن اشک بر گونه‌هاى حسین خدمت شما برسم. در این هنگام صداى تکبیر و تهلیل اصحاب بلند شد و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله براى آن ماده آهو خیر و برکت طلب کرد، و حسین نوزاد آهو را گرفته خدمت مادرش فاطمۀ زهرا علیها السّلام آورد و بسى شادمان گشت . 
فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۰۶
رضا نودهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی